این وبلاگ توسط بعضی از دوستان آقای بادروج اداره می شود
و انتشار اشعار با اجازه ایشان صورت می گیرد ( محسن)
یا صاحب الامر!
بین ماو دشمنانت جای غمها را عوض کن
آسمانی کن زمین را شکل دنیا را عوض کن
علی چگونه دل خسته را صبور کند
بساط غسل و کفن را شبانه جور کند
چگونه یک دل تنها تمام داغ تو را
کتاب غربت نه ساله را مرور کند
کسی که اول را ه فراق تو مانده
چگونه از غم بازوی تو عبور کند
شکسته ای کمر پهلوان میدان ها
چگونه خود به مصاف غمت جسور کند
دلم گرفته و چشم انتظار اشکی که
تمام دفتر شعر مرا نمور کند
چه می شود شبی از کوچه های تنگ دعا
نسیمی از سحر سجده ات عبور کند
صدای ما که به جایی نمی رسد بانو!
مگر دعای تو تعجیل در ظهور کند...
یا وجیهتاً عند الله اشفعی لنا عند الله
فَرحَ? النَبی یا زهرا اشفعی لنا عند الله
ای چشمه ی کوثر لقب
دنیا بدون تو سراب
با آبروی نام تو
اَرجوا نَجا?َ مِن عَذاب اشفعی لنا عند الله
هجده بهار عمر تو
ای نور چشم مصطفی
ما پیش روآورده ایم
بَینَ یَدی حاجاتِنا اشفعی لنا عند الله
اُمِ اَبیهای رسول
اِنا تَوجَّهنا بِکِ
یا حُجَّ?َ الله عَلی
خَلقهِ تَوَسَّلنا بکِ اشفعی لنا عند الله
حاشا اگر یک روز من
بی نام زهرا طی شود
چشمی که گرید در غمت
گریان به محشر کی شود اشفعی لنا عند الله
بوی بهشت و مادر
آیینه هایی فاطمه!
گنج وفا! پیش از همه
گشتی فدایی فاطمه ! اشفعی لنا عند الله
در دل غم سنگین تو
در سر هوایت مانده است
در گوش شب های بقیع
سوز صدایت مانده است اشفعی لنا عند الله
از تو اگر بالا رود
ذکر و دعایی فاطمه!
آتش گلستان می شود..
دست خدایی فاطمه! اشفعی لنا عند الله
با تو اگر باشد جهان
ای ساحل و راه نجات
قلبی نمی گیرد غبار
پایی نلغزد در صراط اشفعی لنا عند الله
کرده غم طوفانی ات
شیر خدا را بی قرار
آرامش قلب علی
ای تکیه گاه ذوالفقار اشفعی لنا عند الله
شب گواه دل سوزان من است
خانه بی فاطمه زندان من است
در شگفتم که چرا بی تو هنوز
مانده در قالب تن جان من است
تو کیستی که خدا هم دم از مقام تو زد
تمام صدق و صفا را سند به نام تو زد
درخت صبرعلی ریشه در نگاه تو داشت
نیاز حیدر کرار به تکیه گاه تو داشت
تویی که جان دو عالم کشیده ناز تو را
فقط به دست تو بوسه زده رسول خدا
خدا که حیدر خود را فقط به فاطمه داد
میان خط عذاب و غم تو فاصله داد
قسم به جان عزیزت که شد فدای علی
نگفته بهتر ازین را کسی برای علی
قصیده ای که به هجده ردیف نورانی
سروده شاعر عمر تو در رثای علی
تمام دفتر عمرم فدای آن قلمی
که از وفای تو می نویسد و صفای علی
پس از غروب نگاهت ، گل همیشه بهار
شکفته بغض گلوی تو در صدای علی
پس از سقیفه که مهتاب مشتری نداشت
تبسم تو خریدار گریه های علی
کجای شهر مدینه کجای خاک بقیع
بجویم از شب دفن تو رد پای علی
درخت باغ اجابت پر از شکوفه شود
رسد به آمین فاطمه اگر دعای علی
به لوح دلها نوشته زهرا اشهد ان علیاً ولی الله
صدای قلب ام ابیها اشهد ان علیاً ولی الله
یا علی نامت نوای فاطمه
هر نگاه تو دوای فاطمه
سوز آوای صدای فاطمه اشهد ان علیاً ولی الله
یا علی ای سبزی باغ امید
بشکند دستی که زهرای تو چید
آخرین فریاد هر یار شهید اشهد ان علیاً ولی الله
چاه و نخلستان پر از آه تو بود
روی دوش آسمان ماه تو بود
بر لب قربانی راه تو بود: اشهد ان علیاً ولی الله
یا علی ای شهد شیرین وجود
بی تو می ماندیم اگر زهرا نبود
ذکر کوه و ذکر صحرا ، ذکر رود اشهد ان علیاً ولی الله
ابر باران هدایت فاطمه
تا شهادت با ولایت فاطمه
بغض پنهان در صدایت فاطمه اشهد ان علیاً ولی الله
هر رگی از عشق حیدر ، فاطمه
می کند نام علی را زمزمه
ذکر لبهای تهی از واهمه اشهد ان علیاً ولی الله
با نسیم صبح عاشورا بگو
همصدا با زینب کبری بگو
با تپش های دل زهرا بگو اشهد ان علیاً ولی الله
باغ من بی گل ریحانه چرا
مرگ گل ماندن پروانه چرا
مرگ حق است ولی فاطمه جان
بین دیوار و در خانه چرا
جای جای قدم تو حرم است
جای نامحرم بیگانه چرا
ای شریک غم تنهایی من
خالی از روی تو کاشانه چرا
روشنی بخش سحرهای علی
شب چرا؟ دفن غریبانه چرا
از غم دوری رویت شب و روز
نکنم ناله چو حنانه چرا